۱۳۸۸ تیر ۵, جمعه

نه باز هم نه

نه، نه، نه،
باز هم نه
هزار بار می گویم
نه به دستان پر فریب
نه به دستان دراز تو
بیهوده است با بانگ خواندنت
بیهو ده است فریاد کردنت
پیداست پینه جنایت
بر دست های تو
نه، نه، نه،
باز هم می گویم
هزار بار
می گویم
نه!
حتی اگر
صد تکه شود اندام من
نه
حتی اگر
طعمه جهل شود
جان من.
در جنگل ددان
راه گریز نیست
اما
چشمان تو
نخواهد دید
تسلیم را زمن
چه نیشخند می زنی؟
که بر زمینت می زنند
دوستان تو
چه زهر خند می زنی
که خنجر می زنند
دوستانت به تو؟
نه، نه، نه،
به دستان پلید تو
دامنت آلوده است
و دستانت پر زخون
باز هم
در تنهایی و شکست
فریاد می زنم
حتی در این سکوت
از دوست می رسد
گر دشنه ای، نکوست.


11/04/1367

۱۳۸۸ خرداد ۱۴, پنجشنبه

رمز زندگی

روحت را کجا
پرواز می دهد
دستان اقتدار؟
چشمانت پاک بود
در شرم اشتیاق.
بیهوده بود
خاک فشانی شان
در چشمه ای زلال.
چشمم دروغ نگفت.
چشمت دروغ نگفت.
قلبم نشد خام
از شوق یک هوس.
عشقم هوس نبود.
در کار کشف گل
گلبوته های سرخ
دستان من نحیف،
اما بی تاب از طلب
با تیغ آشناست.
دستان اقتدار
سرد و زمخت و پهن
با پنجه های تیز
خونین و هراسناک.
گفتند، مرا:
تو مرگ را تجربه کن
می آموزی رمز زندگی!
نفرین به رسم شان
نفرین به آیین بد عهدشان.

عشقم هوس نبود.
چشمت فریب نداد.
مانده است با آه خسته ام
عطر نوازشگر خاطرات تو.
چشمت فریب نداد.
عشقم هوس نبود.

01/11/1366


دلتنگی

تورا من گریه کردم.
تو را من،
در سکوت محو آن یاس سپید باغ،
تو را در هر ترانه،
در هر آواز،
تو را در هرچه باران
هرچه طوفان،
تو را در اشک گلبرگ،
ضجه باد،
تو را در هر صدایی
من صدا کردم.
تو را من
در ابرهای غصه آلود،
تورا در آذرخش و نغمه ساز،
تو را من در نگاهم
گریه کردم.
تو را من
در نفیر پر طنین رعد
تو را من
در صدای بی غش سازم
صدا کردم، صدا کردم.
28/07/1366