۱۳۸۸ اردیبهشت ۳, پنجشنبه

جنگ

بر شانه های من
اینک باز
بار اندوه است
اندوه عشق های ناشکفته
که بر باد می شود
اندوه نوگلان،
طفلان بی گناه
که در خاک می شوند.

من بیشه های غم را
نظاره ام
من زن های ماتم زده
من خواهران وحشت زده
من برادران جانداده را
دیده ام.
این اژدهای جنگ
پرورده محبت دل های
همچو سنگ
گلبوته های شادی را
در دشت قلب ما
چگونه به آتش می کشد؟!

20/01/1384

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر